Saturday, June 21, 2003


تقديم به دانشجو يان عزيزي كه در راه رسيدن به آزادي ايثار مي كنند.
نور
تراوش سرودي نو
ار گلوگاه رنجي ديرينه سال
پرتو شفق چون تيري سركش
پرده در حجابي تاريك
پرده اي رو به زوال
قطره هاي شبنم انديشه ها
جوي جاري در بن نو ريشه ها
رويش صد آرزو
در زميني پايمال
رقص شعله در شط خونابه ها
سرخي نو لاله ها
صورت زيباي شب
در دل انگيزي نوري بي زوال

Wednesday, June 18, 2003


بابيلون و رهبر جمهوري اسلامي!
داشتم مقاله اي رو از ديود وارن نويسنده سرشناس روزنامه اوتاوا سيتي زن ميخوندم كه در مورد اوضاع سياسي ايران و تظاهراتهاي اخير دانشجويي نوشته .
يه دفعه كنجكاو شدم بدونم كه بابيلون كلمه« خامنه اي» رو چه جوري تعريف كرده . با تعجب ديدم كه اونم همراه با مردم ايرانه و اصلا آقارو به رسميت نمي شناسه و هيچ چي درمورد اون ننوشته در حاليكه براي خميني حداقل يه نيمچه بندي توضيح داره.

Thursday, June 05, 2003


مصاحبه هفته نامه اشپيگل با كمال خرازي
اشپيگل: آقاي خرازي، در ماه گذشته عراقي ها به آيت الله محمد باقر حكيم كه بعد از بيست سال تبعيد به وطنش بر مي گشت، خوش آمد گفتنند. تقريبا با همان ميزان شور و هيجاني كه ايراني ها در سال 1357 در استقبال از آقاي خميني نشان دادند. آيا شعله هاي انقلاب اسلامي است كه مي خواهد زبانه بكشد؟
خرازي: من هم خيلي خوشحالم كه ميهمان ما توانست به كشورش برگردد. اما نمي توان شرايط تهران آن زمان را با شرايط فعلي عراق مقايسه كرد. در ضمن ما لزوما خواهان انتقال قالب [حكومت] اسلامي خودمان به كشور همسايه نيستيم. عراقي ها مي بايستي خودشان تصميم بگيرند كه چه مسيري، مسير درستي براي آنها است.
اشپيگل: آيا با سقوط صدام و آزاد سازي مراكز مذهبي كربلا و نجف، اسلام شيعه در حال تجربه كردن رنسانس است؟
خرازي: ما در عراق شاهد آسودگي خاطر و هيجان مردمي هستيم كه حقوقشان در زمان صدام مستبد پايمال شده بود. حالا بعد از تحمل چندين دهه اختناق آنها مي توانند به راحتي نفس بكشند. شما نبايد فراموش كنيد كه شهرهاي مقدس كربلا و نجف به روي ميليونها شيعه عراقي بسته بود.
اشپيگل: شور و هيجان دوستان شيعه شما در عراق بر هراس آمريكا از هلال بحران افزوده است. هلالي كه از تهران به عراق امتداد يافته و تا بخش شرقي و نفت خيزعربستان سعودي كه حدود نيمي از جمعيت آن شيعه هستند ادامه مي يابد.
خرازي: محاسبات غلط ايالات متحده براي آنها مشكل ساز شده است. شيعيان عراقي كه بيش از 60 درصد جمعيت عراق را شامل ميشوند، خواهان كسب سهم واقعي خودشان در تقسيم قدرت در عراق هستند. اما قطعا آنها بخشي از آن چيزي كه هلال بحران ناميده مي شود نيستند. هلال بحران تنها در خيالات برخي از آمريكايي هاست.
اشپيگل: اما نمي توانيد جهش جرقه هاي انقلابي از تهران به عراق يا عربستان سعودي را غير ممكن سازيد.
خرازي: چه كسي گفته كه عراقي ها تمايل به پيروي از نمونه ايراني دارند. آنها حكومتي را مي خواهند كه به اسلام و به چيزهايي كه مذهبشان در آن نقش اساسي ايفا مي كند، احترام بگذارد.
اشپيگل: اين قضيه، همانطوري كه آمريكا نگران است مي تواند به حكومت شرعي منجر گردد.
خرازي: بستگي به اين دارد كه تحليل شما ازآن چه باشد. حضورشرع يا مقررات اسلامي در قانون وزندگي مردم، بيانگر مبناي اعمال ماست. با اين وجود پارلمان ما قوانين را تصويب مي كنند. درست مانند كاري كه نمايندگان مردم شما مي كنند.
اشپيگل: اين مقايسه دشواري است. در كشور شما رهبر مذهبي حرف آخر را مي زند.
خرازي: خوب اين مي تواند نمونه ما باشد. اما اين فقط يك نسخه ار شيوه هاي حكومت اسلامي است.
اشپيگل: شما درآينده در جهان اسلام زماني به دموكراسي دست خواهيد يافت كه حكومت از مذهب جدا باشد.
خرازي: قانون اساسي ما كه بعد از تدوين مورد تاييد اكثريت مردم قرار گرفت چنين چيزي را مقرر نمي كند. در نمونه ما ( ولايت فقيه) اين جدايي حتي به صورت يك احتمال هم ممكن نيست.

توضيح: من كل مصاحبه را ترجمه كرده بودم ولي به خاطر اينكه بخش اصلي آن قبلا در سايت گويا منتشر شده است فقط بخش اول اين مصاحبه را در وبلاگم گذاشته ام وادامه آنرا مي توانيد در اينجا بخوانيد.


Sunday, June 01, 2003


ايران، سوريه و حزب الله!
بر روي صفحه قديمي شطرنج خاورميانه، فيل ايراني و اسب سوري ياراني برازنده بودند. اغلب ازحزب الله اين سرباز پياده لبناني نيز كمك مي گرفتند. آنها جاه طلبي هاي ساير بازيگران شامل عراق، اسراييل و آمريكا را خنثي مي كردند. اما ناگهان ابر قدرت بازي را تغيير داده و قواعد تازه اي را به آن تحميل كرده است. پات كردن ديگر نتيجه قابل قبولي براي اين بازي نيست. گرچه دغدغه ها، تحكيم عراق، هدايت اسراييل و فلسطين به سمت صلح، شكار قانون شكنان يا توقف گسترش سلاح است ولي آمريكا اشاره كرده است كه قصد روبيندن صفحه را دارد.
جاي بسي شگفتي خواهد بود كه سوريه، ايران و حزب الله بتوانند دشمن موثري براي طرحهاي آمريكا باشند. هردو كشور اقتصادي شكننده و سپاهي تضعيف شده دارند. حكومت هاي آنها تحت تحريم هستند. حتي در مملكت هاي خودشان!. در ايران مدتهاست كه در افكار اكثريت مردم، غيضي عبوس جانشين تعصبات مذهبي- انقلابي گرديده است. حزب بعث سوريه پوسته اي توخالي و شعاري است. حزب الله تنها در محدوده مركزيت خود محبوب مانده است. بدون هياهوهاي مداوم براي دعوت به مقاومت، تنها همانند ساير احزاب پرخاشگر لبناني خواهد بود.
از ديد اين بازيگران، نفوذ بيشتر آمريكا خيلي ساده به معناي از دست دادن قدرت خودشان تعبير مي گردد. رژيم سوريه كه بين رفرميستهاي كم جرعت و نظاميان پير وحريص دو شقه شده است، نگران از دست دادن سلطه اش بر لبنان و بر روي فلسطينيان تندرو است.
روحانيون محافظه كار كه هنوز افسار قدرت را در ايران به دست دارند، خود را به منزله قفلي بر چالش اساسي در مقابل اصلاح طلبان سكولار مي بينند. آنها در هراسند كه نشان دادن ضعف در مقابل آمريكا باعث بر هم خوردن كفه تعادل شده و روياي دست يابي به مدينه فاضله اسلامي را نقش بر آب نمايد.
قبل از جنگ عراق، وزير امور خارجه سوريه گفت كه كشورش عزم ملي كرده كه متجاوزين را بيرون بياندازد. حسن نصرالله رهبر تندرو حزب الله هشدار تهديد آميزي داد و گفت كه آمريكا از طرف مردم عراق با مقاومتي نظير مقاومت مردم لبنان در مقابل اسراييل مواجه خواهد شد. ايرانيها گفتند كه عراق منجلابي شده و جاه طلبي هاي آمريكا را در خود فرو خواهد خورد.
در حاليكه آشكارا محتاط بودند كه خشم آمريكا را بر نيانگيزند، اين همپيمانان حتي حركتهايي نيز براي حتمي كردن پيشگويي هايشان كردند. سوريه داوطلبان مجاهد رابه رفتن به عراق براي دفاع از رژيم بعثي تشويق مي كرد. مرزهايش را جهت ورود سلاح به بغداد باز گذاشت و بعدا نيز به فراريان بعثي پناه داد.
ايران تبليغات مستمر و موثري را براي تحريك مردم عراق به راه انداخت و آمريكا را جهانخواري ددمنش تصوير كرد كه قصد ويران كردن سرزمين آنها را دارد. گروههاي مخالف صدام بعد از سالها تبعيد در جمهوري اسلامي، بعد از بازگشتشان به عراق مروج پيام مشابهي جهت جلب حمايت گروه هاي عراقي شيعه گرديدند.
سقوط ناگهاني صدام، اميد اينكه عراق افتضاح گرانباري را براي آمريكا به بار خواهد آورد را نه كاملا خاموش، كه تا حدودي كم رنگ كرد. تندروهاي ايراني و حزب الله هنوز گستاخي و خيانت آمريكا را سرزنش مي كنند. كمي ملايمتر، بعثيان كهنه كار سوري نيز مشابه اين خط مشي را دنبال مي كنند.
در عين حال همپيمانان قديمي خطر را نيز احساس مي كنند. سوريه به سرعت در جهت مهيا سازي خواسته هاي آمريكا تغيير موضع داد. تحت تعقيبان عراقي، در روال عادي به نيروهاي آمريكايي تحويل داده مي شوند. دفاتر گروهاي فلسطيني نظير حماس و جهاد اسلامي محدود و يا تعطيل گرديده اند. بشار اسد، رييس جمهور سوريه، اخيرا براي اولين بار اعلام كرده است كه هر نوع صلحي را كه مردم فلسطين تاييد نماينده خواهد پذيرفت. او همچنين اظهار كرده است كه هر گونه حمايت او از حزب الله تنها در راستاي دفاع از لبنان در مقابل تهديدات اسراييل صورت مي گيرد. سوريه از طرح صلح فلسطين و اسراييل كه توسط آمريكا تهيه شده، گرچه به سردي و ديرهنگام، اعلام حمايت كرده است. حتي وزير امور خارجه اش هفته گذشته متواضعانه به سخنراني همتاي اسراييلي اش كه در گردهم آيي وزيران اروپايي و خاورميانه ايراد گريد گوش فرا داد.
ايران بيش از همه با تهديد مستقيم آمريكا مواجه است. توقف گفتگوهاي محرمانه نيز نشانگر برخي هشدارهاست. خاتمي كه طي سفر اخيرش به بيروت به گرمي توسط حزب الله پذيرايي شد، اعلام كرد كه ايران خواستار پرهيز از هرنوع ايجاد تنش در منطقه است. او همچنين تاكيد كرد كه ايران هيچ طرحي براي عراق ندارد و عراقي ها مي بايستي براي انتخاب نوع حكومتشان آزاد باشند. اما خاتمي تنها ارايه گر بخشي از سياستهاي حكومت متمرد ايران است. كنترل او بر روي مواردي از قبيل عملياتهاي جاسوسي و يا برنامه هاي هسته اي كه عمده نگراني هاي آمريكا را شامل مي شود، بسيار محدود است.
به نقل از هفته نامه اكونوميست.